احمد دهقان می گوید:ساختارهایی که برای ترجمه کتاب‌ به وجود آمده، بسیار ناقص است\

احمد دهقان می گوید:ساختارهایی که برای ترجمه کتاب‌ به وجود آمده، بسیار ناقص است

  • کد خبر: 2110177
  • چاپ
  • انتشار: 21 آبان 1398 - 13:55

استناد نیوز، احمد دهقان می‌گوید:‌ ما نمی‌توانیم به ساختارهای کشور خودمان امیدوار باشیم. ساختارهایی که برای ترجمه کتاب‌ به وجود آمده، بسیار ناقص است.

 

به گزارش استناد نیوز،‌ انتشارات شمع و مه ترجمه ایتالیایی کتاب «من قاتل پسرتان هستم»، نوشته احمد دهقان را توسط میکله مارلی منتشر کرده است. این مترجم پیش از این رمان «سفر به گرای 270 درجه» را نیز از احمد دهقان ترجمه کرده بود که در ایتالیا منتشر و با استقبال مواجه شد. حالا به مناسبت انتشار دومین کتاب دفاع مقدسی از احمد دهقان در ایتالیا یک تور فرهنگی برای معرفی این کتاب در پنج دانشگاه این کشور تدارک دیده شده است. قرار است،‌ ناشر،‌ نویسنده و مترجم کتاب با حضور در این نشست‌های آکادمیک به معرفی اثر و ادبایت جنگ ایران بپردازند. تجربه‌ای که بار نخست در لندن و با حضور در نشستی دردانشگاه سواس برای احمد دهقان تکرار شده بود. در آستانه این سفر با احمد دهقان درباره انتشار کتاب‌هایش در خارج از ایران و مسیری که ادبیات جنگ ایران در دنیا پیش گرفته است،‌ گفت‌وگو کردیم. این گفت‌وگو به شرح ذیل است:‌

تور فرهنگی نسخه ایتالیایی دو کتاب «من قاتل پسرتان هستم» و «سفر به گرای 270 درجه» هفته آینده در ایتالیا برگزار می‌شود‌، درباره برنامه‌های این تور توضیحاتی بفرمایید؟

موضوع این سفر سخنرانی و رونمایی از دو کتاب در دانشگاه‌های مختلف کشور ایتالیاست، در این سفر سه موضوع اصلی دنبال می‌شود‌، اول رونمایی از کتاب «سفر به گرای 270 درجه» که توسط میکله مارلی مدتی پیش ترجمه و در ایتالیا منتشر و توزیع شد،‌ این کتاب قرار است که یک رونمایی دانشگاهی داشته باشد و دکتر کریستوفرتی درباره آن سخنرانی کند،‌ بنده نیز درباره چند و چون این رمان سخنانی خواهم گفت.

موضوع دوم، مربوط به مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» است،‌ این مجموعه داستان نیز ترجمه‌اش به پایان رسیده و قرار است، درباره این مجموعه داستان صحبت شود، سومین موضوع ادبیات داستانی و ادبیات جنگ ایران است، ادبیات ایران اندک اندک جایگاهی برای خود پیدا می‌کند، این تور فرهنگی اختصاص به این موضوعات هم خواهد داشت.

پیشتر نیز تجربه حضور در چنین محیط‌هایی را با ترجمه انگلیسی «من قاتل پسرتان هستم» در دانشگاه سواس لندن داشتید،‌ خاطرم هست که در آن زمان از نشست‌ها و بازخودرهای حاصله بسیار راضی بودید‌، در مجموعه چنین تورهای فرهنگی چه تاثیری بر ادبیات جنگ ایران خواهد داشت؟

یکی از نکات قابل توجه این تورهای فرهنگی، گفت‌وگوهای رودرو با مخاطبان و اساتید است،‌ سفر گذشته تجربه خوبی برای من بود. اکنون نگاه‌های متفاوتی درباره رمان جنگ ما وجود دارد و گاه درباره این ژانر ادبی نگاه منفی وجود دارد، در حالی که رمان جنگ در کشور ما گسترش فراوان یافته است، نویسندگان ما همه به این عرصه رو آورده‌اند و از جنگ می‌نویسند، با زاویه دیدهای متفاوت و متنوع. این تنوع موضوعی موجب شده رمان جنگ ما رنگانگ جلوه کند، رنگ‌های متفاوت که رمان جنگ را زیباتر جلوه می‌دهد. مخاطبی که ما را نمی‌شناسد، وقتی با این نگاه جدید روبرو می‌شود، شگفت زده شده و می‌بیند نگاه انسانی برجسته است و این نگاه‌های انسانی چه اندازه به هم نزدیک است. این همدلی در این دیدارهای رودررو اتفاق می‌افتد. از این جهت این نیز تجربه قابل توجهی است.

 

 «من قاتل پسرتان هستم» و «سفر به گرای 270 درجه» دو اثر شاخص شما هستند که هم در داخل کشور سر و صدای زیادی در زمان انتشار به پار کردند و موافقان ومخالفانی را به راه انداختند و هم به چند زبان زنده دنیا ترجمه شده‌اند‌، اکنون می توان گفت که شما به هدفی که از نگارش این دو رمان داشتید رسیده‌اید؟

ببینید،‌ گاهی ما یک نگاه قبیله‌ای داریم و گاهی یک نگاه بالاتر که نگاه جهانی به عرصه جنگ و انسانی بودن این جنگ است. نگاه قبیله‌ای ما را محبور می‌کند که فقط برای دلخوشی اهالی قبیله و رئیس قبیله بنویسیم. اگر نگاهمان محدود باشد و از درون مرزهای قبیله بیرون نرود، آبی در هاون کوبیدن است. اما وقتی نگاهمان انسانی‌تر باشد، می‌توانیم مخاطب بیشتری را جذب کنیم. قصدم از نگارش این دو کتاب این بوده که همه ما به احترام مردانی که در جنگ حضور داشتند و خونشان ریخته شد،‌ کلاه از سر برداریم. نه در میان خود ما،‌ بلکه در همه جا. وقتی می‌بینم مخاطب ایتالیایی در مورد مرگ علی آنگونه با احترام صحبت می‌کند، این کلاه از سر برداشتن را در برابر یک انسان واقعی حس می‌کنم و می‌بینم. ادبیات ما می‌تواند در دنیا یک نگاه انسانی را ترویج کند. نگاهی که مخاطب جهانی هم آن را می‌فهمد. باور من این است هر چه قدر به این زبان و این نگاه وفادار باشیم و نگاه قبیله‌ای نداشته باشیم، می‌توانیم ادبیات خود را گسترش دهیم و مخاطبان جدیدی را به سمت خود بکشانیم و پیشنهاد جدیدی به مخاطب دهیم.

با وجود اینکه سالهاست دم از الزامات جهانی شدن ادبیات انقلاب و دفاع مقدس می‌زنیم،‌ اما به نظر می‌رسد جز چند اثر انگشت‌شمار نتوانسته‌ایم نسبت به صدور ادبیات انقلاب و دفاع مقدس گامی برداریم،‌ برخی ناشر را در این میان مقصر می‌دانند که تعاملات برون‌مرزی ندارد و برخی دیگر نوک پیکان را متوجه نویسندگانی که نگاه فراملی ندارند می‌دانند،‌ نظر شما در این زمینه چیست؟به نظر شما چگونه می‌توان در این مسیر گام برداشت؟

ما نمی‌توانیم به ساختارهای کشور خودمان امیدوار باشیم. ساختارهایی که برای ترجمه کتاب‌ به وجود آمده، بسیار ناقص است. همان طور که در نگارش قبیله‌ای عمل می‌شود، در ترجمه هم قبیله‌ای عمل می‌شود. این کتاب‌ها در تهران ترجمه و در تهران هم چاپ می‌شود، در انبارها می‌ماند و خمیر می‌شود‌، پس کارکردی ندارد. باید به سمت حرفه‌ای شدن برویم، ناشر خارجی باید خود انتخاب کند، کتاب را مترجم خارجی باید انتخاب کند، و سپس منتشر شود. شانسی که در مود من وجود داشت این بود که مترجمی تیزهوش سر راهم قرار گرفت و کتاب را پسندید و در حوزه زبان ایتالیایی منتشر کرد. الان این نوع کارها به صورت اتفاقی انجام می‌شود و هنوز ساختارمند نشده است. همانطور که بارها گفتم، زبان ایتالیایی و ترکی برنامه‌ریزی دارند، زبان کره‌ای برای خود برنامه دارد، برای اینکه در چند سال آینده چه اتفاقی بیافتد، اما ما برنامه‌ای برای رمان در کشور خودمان نداریم. رمان ما در بدترین وضعیت خود قرار دارد و هیج کس هم به فکر آن نیست، چه رسد به فکر ترجمه.

 اینکه می‌گویید نباید قبیله‌ای عمل کنیم نکته قابل توجهی است،‌ ما در عرصه‌های مختلف از ادبیات گرفته تا سینما و تئاتر می‌بینیم که گاهی آثاری که برای عرضه در سطح جهانی انتخاب می‌شوند،‌ با مخالفت‌هایی از داخل مواجه می‌شوند،‌ مخالفات‌هایی که یا ریشه در جریانات سیاسی دارد یا باندبازی‌های گروه‌های فعال در آن عرصه هنری‌، با این وجود چگونه می‌توان امیدوار بود؟

ترکیه از دو دهه پیش برای دریافت جایزه ادبی نوبل برنامه‌ریزی کرد و اورهان پاموک را تربیت کرد برای اینکه به این جایزه دست یابد. همه در این راه تلاش کردند. هیچ کس نگفت که پاموک چه نظریاتی دارد، چگونه زندگی می‌کند، آن‌ها ترکیه را در نظر داشتند و نگاه کاملا ملی‌گرایانه داشتند‌. اما این اتفاق در کشور ما نمی‌افتد و یا کمتر رخ می‌دهد. اینکه بخواهیم به سمت اعتلای زبان فارسی برویم و بخواهیم کشورمان را در عرصه جهانی نامدار کنیم، باید همه دست به دست هم دهیم و راهی را شروع کنیم که در 20 سال آینده منجر به اتفاق شود‌. در حالی که این برنامه‌ریزی‌ها در دنیا مرسوم است، کشورهای مختلف از الان برنامه‌ریزی برای دو دهه آینده را که چند نویسنده جهانی داشته باشند، چه کتاب‌هایی از آن‌ها جهانی شود و ... را آغاز کرده‌اند‌، این اتفاق در کشور ما نیفتاده است. اما در عرصه سینما به دلیل وجود انجمن صنفی این اتفاق می‌افتد، فیلم‌ها در مجامع جهانی حضور پیدا می کنند و افتخاراتی نیز کسب کرده‌اند. اما متاسفانه ادبیات ما نهال ضعیفی است که هر روز لاغر‌تر می‌شود، به جای اینکه دست و بال آن گرفته شود، انجمن‌ها قدرتمند شوند و گروه‌های ادبی شکل بگیرند. نمی‌توان گفت که مرگ ادبیات فرا رسید است،‌ اما با ادبیاتی روبه‌رو هستیم که در حال احتضار است و کمتر به آن توجه می‌شود.



telegramestenadnews

نظر دادن

1990862 531 27181

instagram estenad

telegram estenad

فرم جذب خبرنگار استنادنیوز

 

آخرین اخبار